
وصیت نامه
( بسم الله الرحمن الرحیم )
(( من المومنین رجال صدقوا ماعاهدوا الله علیهفهنم من قضى نحبه و منهم و من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا ))
(( پس مومنین مردانى هستند که صادقانه برسرپیمانى که با خدا بسته اند ایستاده اند پس بعضى از آنان به لقاء حق شتافته و برخىمنتظرند و هرگز تغییر و تبدیلى در عهد و پیمان خود ندادند )) ( قرآن کریم )
خدمت پدر عزیزم سلام عرض مى کنم ، پس از عرضسلام ، سلامتى شما را از درگاه خداوند متعال خواسته و خواهانم و به دعاگویى وجودشریف شما مشغول مى باشم .
پدر جان من در روز ۱۰/۷/۶۱ از مشهد حرکت کردم والآن که روز ۱۸/۷/۶۱ است در جبهه هاى غرب و در منطقه سومار هستیم که رزمندگاناسلام با حمله جوانمردانه خود این منطقه ها را از دست مزدوران بعثى آزاد کردند وآنان را همچون سگ از میهن عزیزمان بیرون کردند و ما حالا در این منطقه هستیم . پدرجان ، من و حسین على خانى و احمد عباسى و حسین آزمندى و مصطفى و جواد لطفیان با همدر یک منطقه هستیم . پدر جان مبادا ناراحت باشى که چرا فرزندم به جبهه رفت .
پدر و مادر عزیزم ، ما هر لحظه امام زمان را مىبینیم و هر قدمى که بر مى داریم ، با یارى امام زمان برمى داریم . اگر بیایى وببینى که چطور فرزندان امام زمان با یزیدان مبارزه مى کنند و سربازانى همچون حبیبابن مظاهر و همچون على اکبر و على اصغر درسنگرها جان مى دهند و با هر قطره اى از خونشان مى گویند :
( لبیکیا خمینى )
پدر جان ، اگر شهید شدم و من لیاقتندارم و باز هم اگر شهید شدم ، مبادا ناراحت باشى که شهادت افتخار من است .
پدر و مادر عزیزم ، من در جبهه مى جنگم و تاراه قفل شده کربلا را باز نکنیم ، از پاى نخواهم نشست و اینقدر مبارزه خواهم کردکه راه کربلا را با یارانم باز کنم .
پدر جان ، ما در هر حمله اى که شرکت مى کنیم ،دست خدا و امام زمان با ماست و کسى که دست خدا با او باشد پیروز است .
انشاء الله امیدوارم با حملـــه که در پیش است، بتوانیم راه بسته شده کربلا را باز کنیم و با هم به زیارت قبر مطهرش برویم و ماالان در ۱۰۰ کیلومترى بغداد هستیم ……….
ما در تیپ ۲۱ امام رضا ، گردان یاسر هستیم .این آدرس نامه نیست .
زیاده عرضى ندارم .
قربان شما : حسن چمن آرا
امضاء
نظرات
ارسال یک نظر