شهید غلامرضا رمضانی

 شهید غلامرضا رمضانی

نام پدر: تاج محمد

تاریخ تولد:         1342/08/10       

محل تولد: سبزوار

تاریخ شهادت:    1360/01/22       

محل شهادت: شرهانی

محل دفن: بشرویه

یگان خدمتی: ارتش

«زندگي نامه شهيد غلامرضا رمضاني

»سرباز فداكار اسلام شهيد غلامرضا رمضاني در سال 1342 در خانوادهاي مذهبي در شهرستان سبزوار به دنيا آمد .پدر وي تاج محمد رمضاني از جرگه‌ي معدنكاراني بوده كه به منظور امرار معاش خانواده خود سالهاي متمادي جلاي وطن نموده در شهرستانهاي طبس ،يزد ،اردكان و سبزوار در معادن مختلف به كار پرداخت.مادر شهيد در مورد تولد غلامرضا مي‌گويد : در خانه سازماني متعلق به معدن (آزبكو) در شهرستان سبزوار به سر مي‌برديم كه خداوند ما را مشمول عنايت خود نمود و غلامرضا متولد شد .با حضور او در جمع خانواده شور و شعف خاصي به ما دست داده بود و اين امر باعث شد با جديت به تربيت او همت گماشته و چون به سن تحصيل رسيد او را روانه مدرسه نموديم تا اسرار زندگاني را بهتر بياموزد .

غلامرضا در سن هفت سالگي وارد مدرسه شده موفق مي‌شود دوره ابتدايي را بگذراند و سپس براي ادامه فراگيري علم و دانش در رهنمايي و دبيرستان به تحصيل مشغول مي‌گردد و در اين مدت او جوان مؤدب و مهرباني بود كه به دوستان و معلمان خود عشق مي‌ورزيد و با همت والاي خود در كنارتحصيل مددكار پدر و مادر نيز به شمار مي‌رفت.درمدرسه برنامه‌هاي مذهبي و فرهنگي اجرا مي‌كرد و به شعر و شعرا علاقه زيادي نشان مي‌داد .جواني معتقد و پايبند به مسائل ديني بود ، تواضع و فروتني او در برابر پدر و مادر و معلمان و دوستان زبانزد خاص و عام بود در دوران انقلاب به اقتضاي سن با بسيج همكاري مي‌كرد ،در  نهايت اخلاص به امام عشق مي‌ورزيد كما اينكه شهادت وي پاكباختگي او را در اين مورد نشان مي‌دهد .ارادت خاصي به خاندان عصمت و طهارت داشت ،با قرآن مانوس بود و آيات قرآن ورد زبان وي بود .در ايام تحصيل وقتش را با ورزش و خواندن درس و برگذاري مراسم مذهبي مي‌‌گذراند، حضور مرتب وي در بسيج او را با جبهه و جنگ آشنا ساخت و همان طور كه مادر شهيد مي‌گويد منجر به اين شد كه تحصيل در دبيرستان را رها سازد و قبل از موعد معين خود را براي خدمت سربازي معرفي كند وعازم جبهه شود .غلامرضا بعد از اعزام درمنطقه‌ي عملياتي فكه به خدمت سربازي مشغول  مي‌گردد كه بعد از مدتي مجروح شده ومرخصي مي‌گيرد وبه بشرويه مي‌آيد و بنا به قول مادرش هنوز بهبودي كامل جراحت وي حاصل نشده بود كه دوباره به همان منطقه اعزام مي‌گردد كه حضور دوباره وي همزمان با عمليات والفجر بوده است ،دراين عمليات شهيد در دفاع از وطن رشادتهاي زيادي از خود نشان داد و در حالي كه درون تانك با دشمن زبون در حال نبرد بود اين تانگ مورد اصابت گلوله دشمن قرار مي‌گيرد و آشيانه اين پرنده عاشق در آتش نامردي متجاوزان مي‌سوزد و روح شهيد به ملكوت اعلي مي‌پيوندد كه پيكر مطهر اين شهيد دلاور درتاريخ 22/1/1362باانتقال به بشرويه بعد از تشييع جنازه‌اي باشكوه در گلزار شهدا به خاك سپرده مي‌شود .آري فردي كه پيوسته ازمادروخواهران خود مي‌‌‌خواست دنباله‌رو حضرت فاطمه و حضرت زينب (س) باشد خود به حسين (ع) اقتدا نمود وجان خويش را نثار اسلام و وطن اسلامي خود نمود

«روحش شاد وراهش پررهرو باد»

نظرات